
جای بازی اینجاست
پای این آدمها
که همه مست وخراب
توی دنیایی که پراز حادثه هاست
پی علافی خود می گردند
تا که روز دگری
چه کسی...
دست خوش بازی آنها باشد
پای این آدمها
بایدآرام
کمر همت بست
مثل بوته نشکست
چه سری دارند
و
چه غمی در دلها
که خدا را امروز
برده اند از خاطر
همه غفلت زده اند
ازپاکی
چه صدایی آمد؟
ساز نی ها برپاست
چه خروشی دارد
لب دریا امروز
وخدا را
در افق خواهم دید
که چگونه
آرام
دست خود را پرنور
به من ارزانی داد
من دلم خالی نیست
من خدا را دارم
من دلم می خواهد
بدوم تا به افق
وهمه فرعونها
در پی ام
غرق در آب
چه خدایی دارم
سایه اش آفتابیست
که مرا می خواند
وچقدر آرامم که خدا را دارم.
تسنیم.
نظرات شما عزیزان:
ایوب 
ساعت19:45---12 تير 1391
در دلم آرزوی آمدنت می میرد
و میان من و تو فاصله جا میگیرد
من در این دشت جنون تنهایم
من از این فاصله ها بیزارم
ایوب 
ساعت15:37---6 تير 1391
سلام
ممنونم
منم لینکتون کردم
جادوگر 
ساعت20:39---29 خرداد 1391
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
که نبی شد پسر آمنه، ماه عربی
بعثتی کرد که ابلیس طمع کرد به عفو
رحمتی کرد که خاموش شود هر غضبی
سلام دوست عزيز عید مبعث بر شما و تمام مسلمین جهان مبارک.ممنون.
راستي لينكت كردم
غریبانه 
ساعت10:27---25 خرداد 1391
امروز که چون پسته ز لب خندانی
فردا که شود از غم نان گریانی
این بازی روزگار شیرین باشد
گاهی به خوشی و گاه در حیرانی
مدحامه 
ساعت20:59---24 خرداد 1391
سلام
دوست دارم نوشتنتون رو
پاسخ: